English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 249 (7353 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
portrait U تصویر کردن
portraits U تصویر کردن
portraiture U تصویر کردن
image U تصویر کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
project U تصورکردن تصویر کردن
projected U تصورکردن تصویر کردن
projects U تصورکردن تصویر کردن
image U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images U نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
images U تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
picture U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictured U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
pictures U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
picturing U که تولید تصویر میکند با روشن کردن فسفر پوشیده شده روی صفحه
dither U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithered U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
dithers U ایجاد منحنی یا خط ی که با اضافه کردن آن به پیکسلهای تشکیل دهنده تصویر نرم تر به نظر می رسند
blur U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurred U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurring U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurs U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
focusing U واضح کردن تصویر تار شده روی صفحه نمایش
pattern U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns U محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
zooming U بزرگ و کوچک کردن تصویر
auto U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
autos U توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
housekeeping U در آغاز برنامه جدید برای انجام امور سیستم مثل پاک کردن حافظه تشخیص کلیدهای تابع یا تغییر حالت صفحه تصویر
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U تازه کردن یک صفحه تصویر تجدید کردن
persistence U مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
aperture mask U استفاده در صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای قرمز و سبز و آبی
banding U روش مشخص کردن حدود یک تصویر روی صفحه نمایش کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن
black writer U چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
elastic banding U روش تعریف حدود تصویر روی صفحه کامپیوتر با محدود کردن اطراف آن با یک مرز
hotspot U فضای خاص در تصویر یا نمایش که در صورت حرکت کردن نمایشگر روی آن کار خاصی میکند
image erection U راست کردن تصویر
image erection U درست کردن تصویر
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
raster fill U پر کردن محل تصویر
raster graphics U روش مرتب کردن و نمایش داده بصورت سطرهای افقی از یک شبکه یکنواخت یاسلولهای تصویر
rectification U تصویر کردن یک عکس مورب هوایی روی یک سطح افقی راست کردن عکس
refresh buffer U یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
shadowmask U صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
write black printer U چاپگری که تونر آن نقط های که توسط لیزر گرم شده است در هنگام اسکن کردن تصویر می چستد
Other Matches
images U سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
crops U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
cropped U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
crop U کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening U محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
pictured U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictures U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing U آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
video U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videos U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats U که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoing U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoed U متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
images U تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
flicker U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered U تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization U جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression U روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
auto U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
autos U الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing U تصویر خطی تصویر مدادی
tracing U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracings U تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
orthographic U تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
background U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
backgrounds U تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
image dissector tube U لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
image formation U تولید تصویر تصویر
scanned U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
images U تصویر
icons U تصویر
imagery U تصویر
portrayals U تصویر
portrayal U تصویر
ikons U تصویر
likeness U تصویر
likenesses U تصویر
image U تصویر
skew U تصویر کج
delineation U تصویر
image line U خط تصویر
projections U تصویر
shapes U تصویر
projection U تصویر
shape U تصویر
illustrations U تصویر
scenography U تصویر
icon U تصویر
skewing U تصویر کج
skews U تصویر کج
illustration U تصویر
vignette U تصویر
vignettes U تصویر
gratings U در تصویر
pictures U تصویر
pictured U تصویر
picturing U تصویر
grating U در تصویر
picture U تصویر
portrait U تصویر
portraits U تصویر
afterimage U رد تصویر
eidolon U تصویر خیالی
mental image U تصویر ذهنی
video generator U مولد تصویر
projection U افکنش تصویر
raster U محل تصویر
image field U میدان تصویر
image impedance U امپدانس تصویر
image frequency U فرکانس تصویر
newman projection U تصویر نیومن
image field U حوزه تصویر
intermediate image U تصویر میانی
image formation U تصویر سازی
scanned image U تصویر پوشیده
image focal point U کانون تصویر
image intensification U تقویت تصویر
icon U پیکر تصویر
image processing U تصویر پردازی
snapshots U تصویر لحظهای
image processing U پردازش تصویر
image quality U کیفیت تصویر
picture element U سازه تصویر
image ratio U نسبت تصویر
image ray U شعاع تصویر
picture element U عنصر تصویر
image potential U پتانسیل تصویر
anaglyph U تصویر ژرفانما
viewing screen U صفحه تصویر
projection of a point U تصویر نقطه
image line U هدایت تصویر
icons U پیکر تصویر
direct video storage tube U نگاهدارنده تصویر
image of interference U تصویر انترفرنس
retinal image تصویر شبکیه ای
image plane U سطح تصویر
virtual image U تصویر مجازی
picture frequency U بسامد تصویر
hologram U تصویر سه بعدی
formed U تصویر وجه
image carrier U حامل تصویر
image changer U مبدل تصویر
noisy picture U تصویر همهمهای
image converter U مبدل تصویر
image cintraction U انقباض تصویر
real image U تصویر حقیقی
element area U سازه تصویر
forms U تصویر وجه
image cintraction U شکستگی تصویر
portrays U تصویر کشیدن
image brightness U روشنایی تصویر
form U تصویر وجه
portrayed U تصویر کشیدن
roentgenogram U تصویر رونتگن
holograms U تصویر سه بعدی
idealized image U تصویر ارمانی
perspective projection U تصویر پرسپکتیوی
portraying U تصویر کشیدن
documentary photography U تصویر روشن
ghost signal U تصویر دوگانه
tablature U تصویر نقاشی
image aerial آنتن تصویر
image contrast U کنتراست تصویر
image control U کنترل تصویر
illustration U تصویر عکس
image distance U عرض تصویر
image transmission U انتقال تصویر
image distortion U شکستگی تصویر
image distortion U اعوجاج تصویر
image drift U رانش تصویر
portray U تصویر کشیدن
image element U نقطه تصویر
image point U نقطه تصویر
pencil drawing U تصویر مدادی
imageless thought U تفکر بی تصویر
picturesque U شایان تصویر
illustrations U تصویر عکس
image coordinates U مختصات تصویر
image deflection U انحراف تصویر
image detail U جزء تصویر
card image U تصویر کارت
projections U افکنش تصویر
image plate U الکترود تصویر
reverse image U تصویر وارونه
tearing U پارگی تصویر
tear out U پارگی تصویر
image source U منبع تصویر
screens U صفحه تصویر
projection tube U لامپ تصویر
screen U صفحه تصویر
mirror images U تصویر ایینهای
aspect ratio U نسبت تصویر
effigies U تصویر برجسته
effigy U تصویر برجسته
mirror images U تصویر قرینه
image reversal U نقض تصویر
memory image U تصویر یاد
image reversal U برگشت تصویر
clear picture U تصویر واضح
screening, screenings U صفحه تصویر
sharp picture U تصویر واضح
sharp image U تصویر واضح
mirror image تصویر آیینه ای
image space U فضای تصویر
memory afterimage U رد تصویر یاد
affigy U تصویر برجسته
images U تصویر الکتریکی
display image U نمای تصویر
image sharpness U ترام تصویر
images U تصویر ذهنی
panorama U تصویر دورنما
oblique projection U تصویر مورب
image shift U جابجایی تصویر
panoramas U تصویر دورنما
screened U صفحه تصویر
inverse video U تصویر وارون
hue U تصویر فاهر
hues U تصویر فاهر
image side U جهت تصویر
image scale U مقیاس تصویر
image inversion U برگردانی تصویر
double U تصویر قرینه
body image U تصویر بدن
image shape U کادر تصویر
picture frequency U فرکانس تصویر
image U تصویر الکتریکی
image U تصویر ذهنی
image registration U ثبت تصویر
composite video U تصویر ترکیبی
image registration U ترام تصویر
double image U تصویر مضاعف
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com